میزان حجیت فعل اصحاب ائمه در کسب معارف؟
از یکی از بزرگان نقل شده:
صحابه عالیقدر و محمد بن مسلمها و ابان بن تغلبها و صدها صحابه بزرگ و شیخ مفیدها و طوسیها و علامه حلیها با این مبانی عرفانی آشنا نبوده و متهم به داشتن آنها نشدهاند.آنان نه فصوص و شروح آن و نه اسفار خوانده بودند و نه با ابن فارض و ابن عربی اهل مفاوضه و محاوره بودهاند. آنها در همان مکتب اهل بیت علیهمالسلام کسب علم و معرفت نموده بودند ...
در این کلام چند تأمل اساسی وجود دارد؛ از جمله:
نکته اوّل:
این کلام دقیقاً بازنویسی کلام جماعتی از أخباریان است که میگفتند:
صحابه عالیقدر و محمد بن مسلم ها و ابان بن تغلب ها و صدها صحابه بزرگ و شیخ کلینیها و شیخ صدوقها با این مبانی اصولی آشنا نبودند؛ آنان نه قوانین خوانده بودند و نه رسائل و نه کفایه چه رسد به فوائد الاصول و بحوث فی علم الاصول و نه با افکار ابن حاجب و قاضی عضد در اصول آشنا بودند و نه با افکار شیخ انصاری و شهید صدر. آنها در همان مکتب اهل بیت علیهم السلام کسب علم و معرفت کرده بودند.
آیا واقعاً سزاوار است با چنین استدلالی علم اصول را از ریشه رها کنیم و آنها را مخالف مکتب اهل بیت علیهم السلام قلمداد کنیم؟!
نکته دوّم:
معلوم است که بزرگان اصحاب نه عرفان نظری میدانستند و نه از علم اصول یا فقه استدلالی بهرهای داشتند.
حال سخن اینست که این بزرگان آیا به عمق معارف اهل بیت علیهم السلام رسیده بودند؟!
اگر این بزرگان بدون خواندن این علوم به عمق معارف راه یافته بودند شاید میشد نتیجه بگیریم که نیازی به این علوم نیست.
ولی میدانیم دقیقاً بر عکس این تصور تا زمانی که این تدقیقات در علم اصول نبود بسیاری از زوایای فقه اهل بیت علیهم السلام مورد غفلت بود؛ چنانکه تا علمای شیعه از دقائق عرفانی مطلع نبودند، فهم حجم انبوهی از معارف اهل بیت علهیم السلام غیر ممکن مینمود و فقط به برکت عرفان نظری بود که توفیق فهم این روایات فراهم شد.
آری شیخ مفید و شیخ طوسی و امثال ایشان به واسطه محرومیت از همین معارف بود که آیات و روایات باب توحید را تأویل میبردند و ولایت تکوینی و علم غیب اهل بیت علیهم السلام را انکار میکردند و روایات عالم ذر و مراتب نفس را رد مینمودند ...
تعجب است از بزرگوارانی که دوست دارند علم در همان حد هزار سال پیش باقی بماند و طریقه و سطح فهم گذشتگان غیر معصوم را معیار ارزیابی آیندگان قرار دهند.
نگارنده در مقالهای به تأثیرات شگرف عرفان نظری در فهم آیات و روایات و تطور فهم معارف شیعی به تفصیل پرداخته است.