حاج شیخ محمد حسن وکیلی
مجموعه دروس و یادداشت‌های روزانه
حجة‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدحسن وکیلی

ملاک انتخاب رئیس جمهور چیست؟

این چند خط برگرفته از کتاب حقیر «بنیادهای اصلاح جامعه دینی» (سخنرانیهای محرم 1437 در شرح خطبه منای حضرت امام حسین علیه السلام) است که شاید توجه به آن در این روزها به کار بیاید:

«مثلاً با این ملاک‌ها، اگر زمان انتخابات مردم اختلاف کردند که به آقای الف رأی بدهند یا به آقای ب، باید بسنجیم و ببینیم کدام رئیس‌جمهور مردم را به خدا دعوت می‌کند. مگر رئیس‌جمهور وظیفه‌اش چیست؟ رئیس قوه مجریه است. او می‌خواهد قوانین اسلامی را اجرا بکند. یعنی مي‌خواهد در مکتب قرآن، مردم را به‌طرف خدا حرکت بدهد. بنابراین شخصی اولویت دارد که بعد از چهار سال حکومت کردن، جامعه روی‌هم‌رفته لااقل یک‌قدم به‌طرف خدا نزدیک شده باشد. این ملاک است. اما اینکه چقدر خیابان کشیدند، چقدر تلفن آوردند، چقدر اینترنت آوردند، چقدر فیلم ساختند، چقدر مدرسه ساختند، این‌ها ملاک نیست، این‌ها همه‌اش صفر است. صفرِ صفرِ صفر. چه زمانی ارزش پیدا می‌کند؟ لحظه‌ای ارزش پیدا می‌کند که روح توحید کنارش بیاید. و الا روح توحید کنارش نیاید اصلاً هیچ و پوچ است، بلکه گاهی خیانت است، گاهی مواقع ضربه است، گاهی زیان است. کشورهای کفر که آمدند این تمدن امروزه را سر پا کردند، به‌حسب ظاهر برای ما آسایش و آرامش آوردند، ما همه راحت سوار ماشین می‌شویم، سوار هواپیما مي‌شویم، دستگاه‌های پزشکی، خدمات چه و چه. ولی آیا انسانیت را رشد دادند؟ مردم توجهشان به عالم معنا بیشتر شد؟ قربشان به خداوند بیشتر شد؟ ابداً. پس درواقع خدمتی به ما نکردند. این تکنولوژی، این پیشرفت‌ها، این خدمات وقتی ارزش دارد که در کنارش یک فرهنگی باشد، یک معنویتی باشد، یک واقعیتی باشد، که نفوس انسانی را به‌طرف خدا حرکت بدهد. شما به کودکی، شمشیر دو لبه بدهید. بگویید من یک شمشیر گران‌قیمت یک‌میلیونی به او هدیه دادم. خب این بچه که عقلش نمی‌رسد از این شمشیر درست استفاده ‌کند، می‌زند با این خودش را خونی می‌کند. در این صورت آیا شما خدمتی کرده‌اید؟ حال مدام بگوییم این‌قدر هم هزینه کرده‌ایم.

عزیزی می‌گفت: مقام معظم رهبری چند بار در جلسات فرموده‌اند با وضعیت فعلی، ترویج اینترنت در حکومت اسلامی به مصلحت حکومت اسلامی نیست. حال یک آقایی بیاید بگوید: ما به این تعداد روستای دورافتاده اینترنت پرسرعت رساندیم. آیا خدمت کرده است؟ افتخاری دارد؟ وقتی خودتان آمار می‌دهید که کاربران اینترنت 90درصد یا بیش از 90 درصد استفاده‌شان، استفاده‌های غیرمفید است و این‌قدر درصد استفاده‌های مضر است، آیا بازهم می‌توان ترویج اینترنت را خدمت دانست؟ استفاده غیرمفید یعنی اتلاف عمر مردم و استفاده‌های مضر یعنی علاوه بر اتلاف عمر، سقوط اخلاقی و روحی و معنوی. شبکه اینترنت از نعمت‌های الهی است، ولی وقتی ما این نعمت را در اختیار افرادی قراردادیم که توان استفاده نداشتند، معنایش این است که نفوس مردم را ضایع کردیم، مردم را از مسیر حرکت به‌طرف خداوند باز داشتیم. گرچه به‌ظاهر وقتی‌که ملاک، ملاک الهی نیست، وقتی کسانی هستند که مبلغ علمشان حیات دنیاست، ممکن است بخواهند به چنین چیزی افتخار هم بکنند و ادعا کنند که ما یک خدمتی کرده‌ایم؛ خدمتمان این بود که تکنولوژی‌ای را که مردم درست استفاده نمی‌کنند در اختیار آن‌ها قراردادیم.

بله، اگر هم‌زمان با رشد این تکنولوژی‌ها فرهنگ هم رشد مي‌کرد، معنویت هم رشد مي‌کرد، و مردم از این ابزار درراه ترویج علوم و معارف اسلامی استفاده مي‌کردند، و با آمدن این‌ها عبادتشان بیشتر می‌شد، عشقشان به خدا بیشتر می‌شد، انسشان با اهل‌بیت علیهم‌السلام بیشتر می‌شد، این‌ها خدمت به‌حساب می‌آمد. ولی واقعیت این‌طور نیست، اینترنت از در هر خانه‌ای که وارد می‌شود، پس‌فردا باید شکایت پدر و مادر اهل آن خانه را بشنویم که فرزند ما از راه خدا دور شد و معنویتش از دست رفت... ما این‌قدر ضعیفیم که وقتی پای این دستگاه می‌نشینیم صدای اذان که می‌آید حاضر نیستیم تکان بخوریم و نماز اول وقتمان از دست می‌رود. هی می‌گوییم یک دقیقه دیگر، یک دقیقه دیگر، تا وقت فضیلت نماز می‌گذرد؛ حال آن‌هایی که برنامه‌های فاسد و بد را می‌بینند، که جای خود دارند. این‌ها جاذبه‌های کاذبی دارد که نباید در دست هر کس و هرجائی قرار بگیرد، حتی همان اخبار هم که مي‌خواهیم ببینیم، به حدی جذاب است که معمولاً انسان آن‌قدر مردانگی و شهامت ندارد که زمان اذان، اول وقت بلند بشود و نمازش را بخواند. چقدر از خودِ ما، که در مسیر مذهب و ایمان هستیم به خاطر همین چیزها، شب‌ها دیر خوابیده‌ایم، و سحرها دیر بلند شده‌ایم؟ نمازهای اول وقتمان از دست رفت، و بسیاری از حقوق واجب را ادا نکردیم. خب این‌ها شد نور؟ شد خدمت؟

در دستگاه الهی این‌ها همه‌ منکر است، این‌ها معروف نیست. آن‌کسی که متولی امربه‌معروف و نهی از منکر است، اولاً در تشخیص معروف و منکر باید معیار را امرونهی الهی قرار بدهد با شاخصه‌های الهی. و بداند که شاخصه‌های مادی در دستگاه الهی به‌تنهایی ارزشمند نیستند. صفرند و ارزششان ‌وقتی است که آن «یک» کنارشان قرار بگیرد. »